یكي از توانايي ها و استعدادهاي لازم براي يادگيري خواندن توانايي
تشخيص اين مسئله است كه واژه هايي كه مي شنويم از تركيب صداهاي منفرد ساخته شده اند. اين مهارت آگاهي از نظام واجي ناميده مي شود. به طور مثال، وقتي واژه كار را مي شنويم، گوش آن را همچون ضرباني از صداها مي شنود. فردي كه آگاهي واجي دارد مي داند كه واژه كار از سه صدا (يا واج) /ك،/ر/ ساخته شده است. كودكي كه آگاهي واجي ندارد فاقد دستگاهي است كه تشخيص دهد واژه كار سه صداي مجزا دارد (بال و بلاكمن، 1991).
كودكاني كه در يادگيري خواندن مشكل دارند، اكثر اوقات نمي دانند صداهاي زبان را چگونه بايد با يكديگر تركيب كنند. آن ها از بازشناسي يا تفكيك صداهاي واژه ها يا تعداد صداهاي يك كلمه ناتوان اند. به طور مثال؛ وقتي واژه توپ را مي شنوند، نمي توانند با ضربه زدن سه صداي تشكيل دهنده آن را تفكيك كنند. اين كودكان همچنين نمي توانند شباهت ها را در واژه ها تشحيص دهند. آن ها در تشخيص واژه هاي هم وزن مثلاً (جنگ، زنگ، و سنگ) و تكرار يك صدا در اول چند كلمه متوالي (مثلا گربه و گرده) مشكل دارند. در نتيجه، اين كودكان قادر به درك يا كاربرد اصول الفبايي مورد نياز براي يادگيري آواها و رمز گشايي واژه ها نيستند.
مهارت آگاهي واجي طي سال هاي پيش از دبستان ايجاد مي شود. ارزيابي اين توانايي پيش از آموزش خواندن به كودكان و تدارك آموزش لازم براي كودكاني كه توانايي تشخيص واج ها را كسب نكرده اند، از اهميت بسزايي برخوردار است. خوشبختانه، پژوهش ها نشان مي دهد كه كودكان خردسال با آموزش ويژه مي توانند آگاهي واجي به دست آورند و چنين آموزشي اثر مثبتي بر پيشرفت خواندن آن ها دارد (استال و ماري، 1994؛ بال و بلاكمن، 1991؛ ويليامز، 1991؛ چال، 1991؛ لرنر، 1990؛ ليبرمان و ليبرمان، 1990؛ برادلي، 1988).
با آرزوی موفقیت وسربلندی
برچسب : نویسنده : promising بازدید : 32