اين كودكان ممكن است داراي تيز بيني طبيعي باشند ولي براي افتراق تفاوت ها بين دو يا چند محرك بينايي نظير حروف آوب يا ميخ وسيخ دچار مشكل شوند. وقتي كه نمي توانند بين مشخصاتي نظير شكل ، اندازه، فاصله دريافت عمق وساير جزئيات مناسب افتراق قائل شوند احتمالا در يادگيري و باز شناسي و استفاده از حروف چاپي، نمرات، اعداد ولغات در خواندن ومحاسبه كردن مشكل خواهند داشت كپي كردن ، نوشتن و نقاشي كردن مي تواند تحت تاثير ناتواني كودك براي جستجو و كشف تفاوتها در محركات بينايي قرار گيرد
در بعضي موارد كودك، دقت شنوايي طبيعي دارد ولي در كشف تفاوتها يا مشابهتهاي بين درجه ودانگ، بلندي، ريتم، ملودي، ميزان و يا تناوب اصوات ناتوان است. افتراق شنوايي براي يادگيري ساختمان آوايي در زبان شفاهي لازم است. شكست در ايجاد افتراق بين اصوات صدادار و بيصدا و يا بين سيلابها يا لغات ميتواند باعث بروز مشكلاتي در يادگيري وفهم زبان شفاهي وزبان بياني شود اين كودكان اغلب به خاطر مسائل آوايي براي خواندن وهجي كردن دچار مشكلات يادگيري مي شوند
مواردي وجود دارد كه كودكان براي تمركز پيدا كردن روي يك محرك يا انتخاب محركات بينايي ، شنوايي و بساوشي در حضور يك محرك رقيب (پس زمينه) مشكل دارند. به عنوان مثال كودكان داراي مشكل بينايي شكل- پس زمينه براي افتراق يك موضوع از پس زمينهاي كه شكل در آن محاط شده دچار اشكال خواهند شد. به طور مشابه كودكي كه ناتواني شنوايي شكل پس زمينه دارد براي گوش كردن به صدا و درس معلم وقتي كه شاگردي در زمين بازي فرياد مي كشد ويا در كلاس سر وصدا هست (پس زمينه) مشكل خواهد داشت. اين نوع مشكلات با توجه انتخابي وسرعت ادراكي در ارتباط هستند.
بندش به باز شناسي يك كليت هنگامي كه يك يا چند قسمت آن كليت غايب هستند اطلاق ميشود مثال تصوير گربه اي كه قسمتي از بدنش حذف شده و غايب باشد به كودك ناتوان در بندش نشان داده شود اين كودك براي تشخيص حيوان مشكل خواهد داشت. اين يك ناتواني بندش بينايي است در بندش شنوايي كودك دچار اختلال براي بازشناسي يك كلمه گفته شده اگر فقط قسمتي از لغت راشنيده باشند دچار مشكل خواهند شد. كسي كه به صحبتهاي يك فرد با لهجه خارجي گوش ميكند براي فهميدن
حرفهاي او از بندش استفاده مي كند شنونده بايد لغات را از روي صدا هايي كه شناسايي كرده حدس بزند. تركيب كردن اصوات يك پديده ديگر بندش است كودكي كه سه حرف (ن-آ-ن) را مي شنود بايد آنها را تركيب و لغت نان را بسازد. كودك ناتوان در تركيب اصوات ممكن است صداهاي حروف چاپي را بشناسند ولي هنوز هم براي خواندن و رمز گشايي آن دچار مشكل باشند
سرعت ادراكي به مدت زماني اطلاق مي شود كه براي پاسخ دادن به يك محرك لازم است .كودكاني كه دچار ناتواني سرعت ادراكي هستند ممكن است براي پاسخ دادن سريع به محركات شنوايي وبينايي مشكل داشته باشند براي مثال مدت زمان زيادي براي نگاه كردن به لغات چاپي ، اعداد، اشكال يا تصاوير وگفتن نام آنها اختصاص مي دهند بعضي ممكن است زماني بيش از حد عادي براي پاسخ دادن به يك جمله ، دستور العمل صرف كنند آنان زمان زيادي به تجزيه وتحليل درون دادهاي بينايي و شنوايي و تدوين و بيان يك پاسخ مناسب مي دهند. اين نوع ناتواني مي تواند ميزان وسرعت يادگيري خواندن ، نوشتن، محاسبه كردن را كم كند
زنجيره سازي به حافظه وجود توالي بين وقايع و چيزها ارتباط دارد .كودكاني كه به زنجيره لغات يك دستور كلامي توجه نمي كنند نخواهند توانست معني آنچه كه گفته شده را بفهمند وياد بگيرند آن را به درستي بيان كنند و هنگامي كه دستوري براي انجام سه كار داده مي شود انها اين دستورات را به ترتيب انجام نخواهند داد اين موضوع مي تواند باعث بروز مشكلاتي در دنبال كردن دستورالعملها شود ممكن است گروهي در توجه كردن به زنجيره بينايي- فضايي مشكل داشته باشند كه به نوبه خود مي تواند باعث بروز مشكلاتي در يادگيري عمليات رياضي ،نوشتن مهارت هاي انجام حركات واستفاده از ابزار ووسايل شود
رجحان وجه ادراكي به سبك يادگيري بينايي، شنوايي يا لامسه گفته مي شود كه كودك از آن بيشترين استفاده را مي كند با وجودي كه همه كودكان ميتوانند از طريق هر يك يا همه حواس ياد بگيرند تعداد كمي از كودكان هستند كه نواقصي در يكي از حواسشان دارند واز طريق يكي از حواسشان بهتر ياد مي گيرند. براي مثال دختري در بازشناسي هم كلاسيهايش مشكل دارد با اين كه بينايي طبيعي دارد .او از صحبت دوستانش زودتر به شناسايي مي پرداخت او يك يادگيرنده شنوايي است.